ثانیه های یخ زده

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۵/۱۱
    ...
  • ۹۶/۰۳/۱۳
    ...
  • ۹۵/۰۵/۲۴
    24

۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

7

                    

                                

 

  این فیلم را دیدم؛ فیلم قابل احترام و خوبی بود و توانست توجه من را به خودش جلب کند. تاثیر بازی  محسن تنابنده در بالارفتن کیفیت فیلم غیرقابل انکار است. به دوستان گرامی پیشنهاد می کنم این فیلم را ببینند، هر چند فضای غم آلودی دارد ولی به دیدنش می ارزد.

---

+مانند هر فیلم دیگری نقص های خودش را دارد ولی من همواره نسبت به فیلم های ایرانی استانداردهایم را پایین تر می آورم و مانند فیلم های هالیوودی بی رحمانه نقد نمی کنم.

  • Likes ۰
  • راست می گه.

    اگر نمی خواهیم بازیچه دستان هر فرومایه و مایه تمسخر هر نادانی شویم، اولین قانون خویشتن داری و تنهایی است.

    آرتور شوپنهاور

  • Likes ۰
  • خاک

    337 هزار تومان به همین راحتی پرید بگذریم که تابستان هم پرید بخندم به ریش خودم هههه!

  • Likes ۰
  • مازوخیسم

    "آخه این چیه که مثل خوره خوره خوره افتاده توی جون و ذهن من و ول کن معامله هم نیست؟! ازت متنفرم مازوخیسم لعنتی! همین این باعث خیلی چیزهای بد توی ذهن من شده، نه درمان می شه و نه هیچ چیز دیگه فقط باید کنار اومد باهاش البته من کنار اومدم ولی تنهایی هم خیلی خوب با این موضوع کنار اومده و می گه تا منو داری غم نداری و می خنده البته خنده ش زیاد شیرین نیست و ته دل آدم خالی می شه منم برای این که ناراحت نشه باهاش می خندم و اون هم فکر می کنه ازش خوشم میاد؛ کسی چه می دونه شاید هم خوشم میاد!"

    بله دوستان من! مازوخیسم چیز جالبی نیست، توضیح اش هم کلا سخت است و بهتر ست زیاد ازش صحبت نشود فقط این را بدانید این افراد لزوما دم یا شاخ ندارند و در زیرزمین خانه اشان به هنگام زدن رعد و برق یوهاهاهاهاها نمی خندند! ولی تنها مزیتی که این دارد دلیل بسیار مستدل و محکمی است برای امتداد تنهایی من و به شدت قانع می شوم وقتی این کارت قوی را روی میز سرنوشتم می اندازم به طوری که بقیه المان ها و گزینه های روی میز، ماست ها را کیسه می کنند و می روند پی کارشان! یکی شان هم با غرولند وقتی که داشت وسایلش را جمع می کرد گفت: "لیاقت خونه و زندگی تشکیل دادن نداری که، من داشتم بهت پیشنهاد می دادم بری سر این کار عاشق فلانی بشی و بعدش بری اون ور آّب تازه یه باشگاه خفن می شناسم دو روزه آرنولد پیشت می شه کریم شیره ای و ماشین پسر خاله..." دیگر نگذاشتم حرفش را ادامه دهد و فورا حرفش را قطع کردم گفتم: " همه ی این ها درست من بی لیاقت، ولی تا وقتی که اوضاع به همین منواله بهترین کار اینه که از خودم کمتر آثار به جای بذارم و خودم را کمتر در ذهن و قلب دیگران جا کنم! این طوری به نفع همه ست!(با قیافه حق به جانب!)" ایشان هم با بی ادبی لگد به لیوان روی میز زدند و در افق محو شدند!

    ----

    +خوشبختانه آسیب جسمی چندان مد نظرم نیست و این خیلی به نفع سلامت من است.

    +این رو پیش بینی نکرده بودم که بیش تر از ده مطلب در روز نمی شه در این جا گذاشت!

    +شوربختانه بخش عظیمی از ذهن و انرژی من را این مشکل لعنتی تصرف کرده است.

  • Likes ۰
  • چقدر؟

        اهل گذشتن یا نگذشتن از آدمها نیستم اما این بار باید به آن فکر کنم. گاهی فکر می کنم چقدر همه چیز عوض می شد اگر فلان آدم سر راه من قرار نمی گرفت.ببین تو روحت هم خبر ندارد، من را در حد یک فامیلی که حالا خیلی وقت است رفت و آمد نداشته و نداریم می شناسی و آنقدر کوچک بودی که شاید چیزی به خاطرت نیاید، ولی این را بدان که هر وقت از تو یاد می کنم انرژی منفی بسیار و حس عصبانیت در من فوران می کند؛ تغییری که در من ایجاد کردی حال دیگر غیرقابل تحمل است؛ چهره ات هم که معصوم باشد بازهم شاید هرگز نبخشمت.  اه لعنت به تو دختر!

    ---

    + اصلا به عشق و ... ربطی ندارد.

    +سربسته نوشتن تنها راه نوشتن! چه شعاری شد برای من!

    +الان مثلا شب امتحان است برای من، دو کلاسی که دور از جان، سر سگ می زدند آن ساعت از ظهر بیرون نمی آمد؛ احتمال این که پول و وقت و ... حرام شود بسیار است و من خونسردتر از همیشه اینجا نشسته ام و دارم تایپ می کنم! خودم را بی کفایت و نمک نشناس نمی دانم ولی به شدت چنین چیزی حس می کنم.

  • Likes ۰
  • داستان؟!

                     

                      

     

      "داستان مردی رو شنیدید که خودش رو از طبقه ی پنجاهم ساختمون پرت می کنه پایین و هر طبقه ای

    که داره سقوط می کنه به خودش می گه تا اینجا که اوضاع مرتبه! اوضاع منم درست شبیه همینه!

    فیلم نفرت 1995 متیو کاساویتس"

    ----

    +فیلمش را ندیده ام.

    +چه شباهت عجیبی...

  • Likes ۰