ثانیه های یخ زده

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۵/۱۱
    ...
  • ۹۶/۰۳/۱۳
    ...
  • ۹۵/۰۵/۲۴
    24

Safe Mode

                   

در سرچی که داشتم به چنین یافته ای رسیدم که می گوید: "حالت Safe mode برای اشکال یابی و اشکال زدایی عناوین گوناگون از جمله عیب‌های نرم افزاری، حذف ویروس‌ها و برنامه‌های مخرب، بازگرداندن تنظیمات سیستم عامل و ... طراحی شده است. البته این حالت امن فقط مختص سیستم عامل ها و نرم افزارها نیست؛ می‌توان این قابلیت را از گوشی گرفته تا شاتل فضایی پیدا کرد!"

من این حالت را به خودم هم تعمیم می دهم، و در این وبلاگ خودم را کاملا در این موقعیت، فرض می کنم. حالتی که دل و روده ی ذهنی بیرون است و قصد تشویق، تنبیه، یا در کل چکش کاری ذهنی خودم را دارم.

فقط تفاوتی که این حالت وبلاگی با "سیف مود"سیستم عامل ها و نرم افزار ها و ... برای من دارد این است که، آسیب پذیری برایم به نقطه ی اوج خودش می رسد؛ دقیقا مانند حالت درددل با یک دوست. اگر شخصی هر گونه تمسخری کند و یا کنایه ای بزند که دقیقا بفهمم با دانستن این رازهای نیمه مگوی ِ اینجا، بر زبان کیبورد خود آورده است، خیلی من را اذیت می کند. اصلا قلبم را می شکند!

گاهی به تفاوت ها فکر می کنم و پیش خود می گویم، من شاید از یک توهین در بیرون این دنیای مجازی، نرنجم و ناراحت نشوم چون می دانم که آن شخص از روی آگاهی از درون من، آن حرف ها را نزده است و قصدش فقط تحریک من است، اما در اینجا کاملا قضیه فرق می کند و هر حرفی در اینجا کاملا می تواند من را از لحاظ ذهنی به هم بریزد و پریشان کند و یا برعکس، از یک تعریف بیشتر از دنیای واقعی خوشحال و راضی شوم!

----

+در دانشگاه(1): صبح سوار اتوبوس ِ داخلی ِ شلوغ ِ دانشگاه میشوم، راننده برای کاری لحظه ای از اتوبوس خارج شده، ازدحام به شدت زیاد است و تا پای پله ی اتوبوس آدم ایستاده است، در این گیر و دار راننده اتوبوس می خواهد سوار شود که برویم اما می بیند که ای دل غافل! کسی ایشان را به داخل راه نمی دهد و هی با صدای بلند میگفت: "بابا من راننده ام می خوام برم تو!" یک اوضاعی شده بود که بیا و ببین، آنهایی که با سختی خودشان را چپانده بودند داخل حاضر نمی شدند پیاده شوند و آن هایی که پایین مانده بودند دندان تیز کرده بودند برای سوار شدن و بقیه داستان...!

+در دانشگاه(2): انتهای کلاس، ساعت 10، استاد که سوژه کل کلاس است بهنگام حضور و غیاب، در سخنی گرانبها می فرماید: "بعله، خوووووب، شما کلاس صبحید یا عصر؟!"

+گیر چه دیوانه خانه ای افتاده ام!

  • افشین ..

نظرات  (۷)

  • اَسی بولیده
  • استادتون چه باحاله:))))))
    پاسخ:
    نمره دادنش هم باحاله! :)) همه رو میندازه!
    من سعی میکنم قضاوتهای مجازی رو اصلا جدی نگیرم.سختم میشه بخوام خودمو سانسور کنم.ترجیح میدم بنویسم و خودم باشم و اگر کسی درکم نکرد و به رنجوندنم قلم زد,بهش اهمیت ندم
    پاسخ:
    اینطوری خیلی خوبه...واقعا...
    چه عکس جالبی
    عاشق استادای شیرین عقلم:-)
    امروز استادمون اخر کلاس میگه سوال ندارین ؟میگیم نه .
    میگه چاکرتونمهوادرتونم تااون هفته  بعدم رفت .
    اصن یه وضیه:-/
    پاسخ:
    واای :))))

  • فاطیما کیان
  • این حس رو میفهمم , به قدری بعضی کلمات اینجا میتونه ادم رو برنجونه توی دنیای واقعی ادم هاش نمیتونن , چون اینجا بیشتر از درونمون میگیم بیشتر از احساساتمون مینویسیم و یک جوری هم اون پوسته ی سخت اطرافمون نیست که ازمون محافظت کنه و ممکنه بد هم برنجیم 
    اول پست رو خوندم یاد NLP افتادم ...
    پاسخ:
    دقیقا موافقم با شما :)
    NLP نمی دونستم چیه، رفتم یکم سرچ کردم یه چیزایی دست گیرم شد، امروز یه چیزی از شما یاد گرفتم مرسی.
    شاید توهین و تمسخر درونی به اندازه ی کافی خستتون کرده که دیگه...تحمل اینجارو ندارید.
    اینجایی که به ظاهر بیرونیه اما تیکه ای از درونتونه.
    انگارجوری میشه که  نیروهای جنگ داخلیتون یک دفعه دوبرابر میشن واین واقعا غیرقابل تحمله!موافقم...
    پاسخ:
    دقیقا! هر اتفاقی که اینجا بیفته تقریبا انگار در درون ذهن خودم اتفاق افتاده! و من درون ذهن خودم مقاومتم کمه!

  • نیمه سیب سقراطی
  • درد دانشگاه 1 ته ته ته خنده ه ه ه بووووووووووووووووود :)))))))

    + یادش به خیر دوران کارشناسی اتوبوس ها به همین شدت شلوغ بود ، یه بار رسما تو شکم راننده بودم بس که جا نبود :)) به من میگفت آینه بغل رو چک کنم ببینم ماشین هس یا نه !!! در این حد ازدیام بود :))
    پاسخ:
    :))))
    خوبه پس همدردیم!
  • ماهی سیاه کوچولو
  • توهین؟! اونم توی دنیای مجازی؟! نمیدونم چرا باید اینکارو توی دنیای مجازی هم انجام بده. چه آدمایی پیدا میشن
    پاسخ:
    بله متاسفانه و کم هم نیستند!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">