ثانیه های یخ زده

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۶/۰۵/۱۱
    ...
  • ۹۶/۰۳/۱۳
    ...
  • ۹۵/۰۵/۲۴
    24

هیچی

وسط درس خوندن(شب امتحانی که الان باشه!) بودم یک دفعه حواسم رفت به پدر و مادر ها و علی الخصوص پدر و مادر خودم...

درسته که همواره نحوه قضاوتم نسبت به اون ها ضعف داشته و هیچوقت نتونستم راجع به خوبی هایشان به من و کارهاشون درست قضاوت کنم؛ ولی این رو خوب می دونم که هیچ خوب نیست وقتی میبینم، مادرم که من رو به این دنیا آورده ست پس از چند سال ذره ذره خودش رو کشته و تمام رویا ها و آرزوهایی رو که داشته و دارد، از تن و ذهن خودش بیرون کشیده و در وجود من ریخته ست...هیچ خوب نیست که پدرم خودش را در آینه فرزندش یعنی من ببیند...چقدر خوب بود کمی مراعات حال من را هم می کردند...من تحمل این درجه از مسئولیت رو ندارم...من نمی توانم حامل روح سه نفر در خودم باشم...می شکنم... .

----

+شاید هم شکسته م نمی دونم!

  • افشین ..

نظرات  (۵)

  • فاطیما کیان
  • حس عجیبیه ...
    پاسخ:
    بلی...سردرگم کننده ست.
  • اَسی بولیده
  • اوه! به چه نتیجه بزرگی رسیدین! بسیار ژرف گفتین...
    پاسخ:
    ممنون از شما

  • مه ناز ابراهیمی
  • اکثرپدر مادرهای ما خودشونو مالک بچه هاشون میدونن....این حسیه که میشه داشت از این قضیه...
    پاسخ:
    بله حس مالکیت غریزی و به نظر من اشتباهی دارند.
    این موضوع فقط در بین خانواده های ایرانی به کرات دیده میشود!
    دلیلش هم کاملا واضح و مبرهن است!
    پاسخ:
    تا حدودی موافقم...
    :(
    این پی نوشته از اولش بود؟
    پاسخ:
    بلی!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">